Web Analytics Made Easy - Statcounter

رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در نامه‌ای خطاب به روسای آکادمی‌های جهان بیان کرد که جنایات رژیم صهیونیستی بی‌سابقه‌­ترین، وحشیانه­‌ترین و بی شرمانه‌­ترین جنایاتی است که علیه همه بشریت تاکنون صورت گرفته است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، محمد رضا مخبر دزفولی، رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در نامه‌ای خطاب به روسای آکادمی‌های جهان فاجعه موجود در غزه را محکوم کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن این نامه به شرح زیر است:

عالیجناب، درست زمانی که این نامه را به شما ارسال می­‌کنم، در مقابل چشمان همه ما غیر انسانی‌­ترین و وحشیانه­‌ترین جنایات در غزه در حال ارتکاب است. دو میلیون نفر در بزرگترین زندان جهان و با فشرده‌­ترین پراکندگی جمعیت در سراسر این کره خاکی هر لحظه منتظر فرود آمدن پیشرفته‌­ترین و مرگبارترین سلاح‌­ها بر سر خود هستند. جنایاتی که رژیم اسرائیل در مقابل چشمان جهانیان و بدون هیچگونه شرمندگی و پشیمانی به ارتکاب آن‌ها دست می‌­زند، بی‌سابقه‌­ترین، وحشیانه­‌ترین و بی شرمانه‌­ترین جنایاتی است که علیه همه بشریت تاکنون صورت گرفته است.

به عقیده اینجانب آنچه در وظیفه همه فرهنگستان‌­ها با هر نام یا اساسنامه‌­ای می‌باشد، در نهایت پاسداری و ارتقای کرامت انسان‌ها از طریق قواعد عرفی و پذیرفته شده بین‌­المللی است. فعالیت ما در نهایت خدمت به نوع بشر در بستر علم و فرهنگ است.

باید در نظر داشت که کنوانسیون‌­های چهارگانه ژنو (1949) وپروتکل‌­های الحاقی و سایر مقررات بشردوستانه بین‌­المللی که پس ازجنگ­‌های خانمان­سوز جهانی به تصویب رسیده‌­اند، موجب امیدواری بشریت شد که در فرض وقوع درگیری‌­های مسلحانه، لااقل شهروندان و بخصوص کودکان و زنان و سالخوردگان و مراکز درمانی از هرگونه آسیب در امان خواهند بود.

متأسفانه اکنون شاهد نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بین‌­الملل بشردوستانه و حقوق بشر توسط اسرائیل در نوار غزه و سرزمین‌های اشغالی هستیم. محاصره کامل بخشی از ملت فلسطین در نوار غزه، ایجاد قحطی، کشتار وسیع غیر نظامیان از جمله کودکان، زنان و سالخوردگان، نابودی بیمارستان‌ها و سیستم بهداشت و درمان، حمله به مساجد، کلیساها، تخریب عامدانه مراکز تاریخی و فرهنگی، حمله علیه کارمندان بین­‌المللی و خبرنگاران، تخریب منازل مسکونی، از بین بردن مزارع، کوچ اجباری و دسته‌­جمعی مردم فلسطین، تداوم تجاوز و غصب سرزمین‌های فلسطین از طریق شهرک‌­سازی تنها نمونه‌­ای مشهود از جنایاتی است که علیه ملت فلسطین در حال ارتکاب است.

همه ما در مقابل وجدان و وظیفه انسانی خود، در مقابل خداوند و بر اساس قانون در یک آزمون سخت قرار گرفته‌­ایم. آیا می‌­توانیم چشمان خود را بر دود و آتش برخاسته از سرزمین سوخته غزه فرو بندیم و گوش خود را برای نشنیدن ناله و زجه­‌های کودکان فلسطینی که ناامیدانه در انتظار اقدامی انسان‌دوستانه از جانب ما هستند، ببندیم؟

عالیجناب، بی­‌تفاوتی در مقابل این جنایات، بی‌­تفاوتی در مقابل بشریت و کرامت و تمامیت روحی و جسمانی اوست. این بی‌­تفاوتی باعث خواهد شد که مبانی حقوق بین‌­الملل بشردوستانه که اخلاقی‌­ترین و انسانی‌­ترین مقررات حیات بین‌المللی هستند، سست و لرزان گردد و باعث شود که جنایتکاران دیگر آن را به عنوان مجوزی تلقی نمایند تا در آینده هرگونه جنایتی علیه انسان‌­های بی‌گناه را روا بدانند.

عالیجناب، ما نیز در مقابل این جنایات به عنوان مراکزی که اهتمام به صیانت از علم و فرهنگ بشری را به عهده داریم، وظیفه­‌ای به اندازه سهم خود داریم. از این رو پیشنهاد می‌­کنم یکصدا از همه اعضای جامعه بین‌­المللی به شمول دولت‌­ها، سازمان‌های بین‌­المللی به ویژه سازمان ملل متحد و یونسکو و همچنین سازمان‌­های غیر دولتی اقدامات ذیل را مطالبه نماییم:

1. همه اعضای جامعه بین­‌المللی صدای خود علیه جنایات ارتکابی در غزه را بلند کرده و رژیم اسرائیل را به دلیل این جنایات محکوم نمایند.

2. رژیم اسرائیل تحت فشار قرار گیرد تا فوراً و بدون فوت حتی یک لحظه، جنایات علیه مردم بی‌­دفاع غزه را متوقف نماید.

3. اجازه ارسال کمک‌های بشردوستانه زیر نظر سازمان ملل متحد و سازمان‌های بین‌­المللی بشردوستانه به مردم غزه داده شود و مانع‌­تراشی علیه آن متوقف گردد.

4. جنایات ارتکابی علیه مردم غزه به نحو شایسته‌­ای توسط خبرنگاران و حقوق­دانان مستند گردد تا این جنایات برای همیشه در مقابل چشمان اعضای جامعه بین‌­المللی قرار داشته باشد تا در تلاطم‌­های بین‌­المللی و لاپوشانی‌­های سیاسی هیچگاه به فراموشی سپرده نشده و درس عبرتی برای آیندگان باشد.

5. مرتکبین جنایات علیه مردم بی‌­دفاع غزه به جهانیان معرفی گردند و وظیفه نظامات قضایی ملی و بین‌­المللی برای سپردن جنایتکاران به دست عدالت به آن‌ها یادآوری شود.

6. جامعه بین­‌المللی مکانیسمی کارآمدتر برای پایان بی‌­کیفری مرتکبین جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت توسط رژیم اشغالگر علیه مردم فلسطین تعبیه نماید. از جنابعالی دعوت می­‌کنم که فارغ از هر ملاحظه سیاسی، مذهبی و ملی بلکه صرفاً برای پاسداشت وجدان بشری به این کمپین انسان‌دوستانه پیوسته و یکصدا و متحد صدای خود را علیه این جنایات غیر انسانی بگوش همه جهانیان برسانیم.

خیزش گسترده ملت‌های غربی علیه نسل‌کشی صهیونیست‌ها/ افزایش شکاف عمیق با حاکمان درباره فلسطیننماینده دموکرات آمریکا: بایدن از نسل کشی فلسطینی‌ها حمایت می‌کند

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: رژیم صهیونیستی اسرائیل نوار غزه فلسطین علیه مردم جامعه بین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۳۵۵۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و در رفراندوم سال ۱۳۵۷ نظام جمهوری اسلامی ایران مستقر شد.اولین دستور کار شورای انقلاب و نیروهای انقلابی تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان قانون اساسی بود. کسانی که آن روزها مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی را دنبال می‌کردند نام یکی از نمایندگان با توجه به مسائل نویی که در سخنانش ارائه می‌داد، مورد توجه چهره‌های علمی و اندیشه‌ای قرار گرفته بود؛ سید منیرالدین حسینی.

هدف اصلی انقلاب اسلامی در مبارزات ضداستبدادی یا ضداستعماری خلاصه نمی‌شد؛ بلکه شروع یک تحوّل فراگیر برای اداره بهتر جهان ذیل جریان توحیدی نبی مکرم اسلام (ص) بود. اگر انقلاب اسلامی یک حرکت ملی، یا ضد استعماری بود، در مرزهای خود محدود می‌ماند؛ حال آنکه با گذشت قریب به چهار دهه، توانسته است مرزهای خود را در نوردد و آغازی باشد برای حرکت به سمت حاکمیت اسلام بر تمامی ابعاد حیات فردی و اجتماعی بشر در دوران ظهور حضرت بقیه الله (عج) و شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی

تعلق عمیق استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی به آرمان‌های حضرت امام خمینی و عدم مسامحه و اهمال در جهاد فرهنگی، باعث شده بود تا آن استاد فقید در این دستاورد بزرگ (تولید منطق موضوع‌شناسی) که ظرفیتی بالاتر از تلاش‌های امروزین جامعه علمی کشور برای تحقق اسلام در رفتار نظام دارد متوقف نشود زیرا با تولید منطق انطباق، مسأله‌ای اساسی‌تری به نام «هماهنگی منطق‌ها» (یا فلسفه منطق‌ها) در مقابل او قرار گرفته بود.

به عبارت دیگر استاد حسینی الهاشمی در مرحله دوم از فعالیت‌های علمی خود، نسبتِ بین «منطق انطباق» (ابزار جلوگیری از خطا در انطباق احکام کلی بر موضوعات برخاسته از تمدن مدرن) و دو منطق موجود در عرصه معارف حوزوی را موضوع دقت‌های بنیادین خود قرار داد: «منطق صوری» که ابزار جلوگیری از خطا در تفکر بود و بکارگیری آن، اعتقادات حقه را نتیجه می‌داد و «منطق فهم از خطابات» که در علم اصول فقه تبلور یافته بود و به عنوان ابزار جلوگیری از خطا و انحراف در فهم بیانات شارع مقدس، استنباط قاعده‌مندِ احکام عملی را میسر می‌ساخت. واضح بود که هر یک از این منطق‌ها بر اساس ضرورت‌های عینیِ متفاوت از یکدیگر تولید شده بودند؛ ابتدا برای مقابله با حمله ملحدین به اعتقادات مسلمین، منطق صوری و فلسفه توسط اندیشمندان مسلمان بکار گرفته شد و در ادامه، علم اصول برای مقابله با قیاس، استحسان و استصلاح و فهم صحیح از بیانات شارع در عصر غیبت تدوین گردید و منطق انطباق نیز برای پیاده‌سازی احکام کلی رساله‌های عملیه در نظام جمهوری اسلامی تولید شده بود.

اما این ضرورت‌های عینی نمی‌توانست یک هماهنگی علمی و انسجام تئوریک به این سه منطق ببخشد و آنها را براساس یک مبنای نظری به وحدت برساند و چنین خلأ قطعاً موجب ناهماهنگی در رفتار و عمل نظام اسلامی می‌شد. از این‌رو، استاد سید منیرالدین حسینی در ابداعی بی‌نظیر به بحث از «فلسفه‌ی منطق» پرداخت و با طی یک سیر پژوهشی طولانی و پیچیده، به نقد و نقضِ «اصالت وجود» و «اصالت ماهیت» (در فرهنگ انتزاعی)، «اصالت ربط» (در فلسفه هگل) و «اصالت تعلق» (در فلسفه حاکم بر علوم کاربردی) همت گماشت و ضعف هر یک از این مبانی در تفسیر از «حرکت» و اصول عام آن (وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی) و بالتبع ناتوانی آنها در هماهنگ‌سازی منطق‌ها را مدلل ساخت و «فاعلیت» را به عنوان مبنای تحلیل جدید از حرکت و به‌مثابه حد اولیه‌ی حاکم بر منطق‌ها اثبات نمود. لذا بر این اساس، آن فقید سعید در فلسفه چرایی و فلسفه چیستی متوقف نشد بلکه توانست «فلسفه‌ی چگونگی اسلامی» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه معادلات عینی، زمینه را برای بیمه‌شدن نظام اسلامی در برابر «فلسفه‌ی چگونگی مادی» که به جای اکتفا به مغالطه نظری و از طریق تنظیم شرایط پرورش اجتماعی، بشریت را در برابر مغالطه عینی سهمگینی قرار داده فراهم نماید.

دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین اسلامی فرهنگستان علوم اسلامی قم از سال ۱۳۵۹ که توسط استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی در پی یافتن ملازمات وعده انقلاب اسلامی نسبت به «اسلام در عمل» بوده است، و در عمری به درازای خود انقلاب اسلامی، سیر توسعه دولت، جامعه و تمدن اسلامی را مورد مطالعه عمیق قرار داده تا برای توفیق هر چه بیشتر انقلاب اسلامی ایران، به دنبال یافتن راهکارهای مؤثر باشد؛ لذا از یک سو می‌توان محور فعالیت فرهنگستان علوم اسلامی قم را یافتن «نرم افزار اداره» دولت و جامعه انقلابی در مسیر جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی اسلامی دانست.

اندیشه بنیادینی که سال‌ها حرکت فرهنگستان را جهت دهی کرده این است که انقلاب شکوهمند اسلامی باید بتواند به عرصه فرهنگ و به ویژه فرهنگ تخصصی و بنیادی صادر شود، یا به تعبیر معهود در ادبیات انقلابی، انقلاب فرهنگی نیز علاوه بر انقلاب سیاسی در محیط تحت قیمومیت جمهوری اسلامی رخ دهد. در این نگاه، اسلامیت نظام و جریان اسلام در عمل، تنها از بُعد فرهنگی جامعه و اجزا و ارکان آن قابل استمرار است؛ وگرنه با دستیابی صرف به قدرت و دولت و اقتدار سیاسی و نظامی، استمرار اسلامیت نظام تضمین نخواهد شد؛ زیرا لایه فرهنگ جامعه می‌تواند همه اقتدارها را به ضد خود تبدیل کند و با اسم اسلام و تو خالی کردن آن از محتوا، ضد اسلام را توسعه دهد. توسعه و تعالی براساس آموزه‌های پیامبران انقلاب اسلامی و حکومت مبتنی بر آن، مدعی توسعه و تعالی براساس آموزه‌های پیامبران - و نه زندگی صوفیانه- است که امروزه قلوب کثیری را نیز در سراسر جهان به آرمان خود امیدوار کرده و در ایجاد انگیزه برای حرکت به سوی جهتی غیر از جهت دنیای مدرن، توفیق زیادی داشته است؛ اما برای تحقق جامعه غیرمادی ای، که چرخ‌های آن، ابزارهای میل به دنیای مادی نباشد، تنها انگیزه‌های سرشار کافی نیست و پیداست که با کلی گویی نیز نمی‌توان از عهده چنین تکلیفی برآمد؛ بلکه باید به الگوهای واضح و مناسب اداره جامعه متعالی و مؤمنانه دست یافت.
سوال اینجاست که در دستیابی به الگوهای اداره جامعه ایمانی، تا چه حد می‌توان از الگوهای توسعه در نظامات مدرن غربی بهره برد؟ در اندیشه استاد سید منیر الدین حسینی در عین آنکه استفاده از الگوی دیگران در حالت اضطرار جایز است، ولی نکته‌ای را نیز نباید فراموش کرد که اگر نزاع ما با دنیا بر سر همین الگوهای زندگی است، باید حرف جدیدی را به جهانیان عرضه کنیم؛ در غیر این صورت حرکت انفعالی در مقابل دشمن، جز تضعیف مواضع نظام اسلامی در درازمدت نتیجه‌ای نخواهد داشت. بی تردید اگر حرکت اثباتی آغاز شود و به نتایجی هم برسد، به سرعت، در میان کسانی که نگاه مثبتی به مدرنیته غربی ندارند، جایگاه خواهد یافت و موازنه قدرت جهانی را به نفع فرهنگ مذهب تغییر خواهد داد.

ما نمی‌توانیم از یک سو قصد طراحی ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه را براساس یک آرمان مشخص داشته باشیم و از سوی دیگر معادلات لازم برای چنین امری را از دستگاهی دیگر و با آرمانی متفاوت با مطلوب خود، به عاریت بگیریم. استاد حسینی الهاشمی معتقد بود: امروزه تهاجم بر اصل حیات اجتماعی اسلام مثل دوران مغول نیست که سر هر کوچه‌ای می‌آمدند و با شمشیر و زوبین می‌ایستادند و دستور به کفر می‌دادند؛ بلکه توسط «مدل ها» صورت می‌گیرد. «تهاجم عینی»، به وسیله «تصمیم‌گیری اجتماعی» واقع می‌شود! هر جامعه‌ای، مسئولینی برای تصمیم‌گیری کلّ جامعه دارد که آن‌ها درباره کل مقدورات جامعه، «تصمیم گیری» می‌کنند؛ اما «تصمیم سازی» برای تصمیم گیران به وسیله «مدل ها» انجام می‌شود. دنیای مدرن نیز همین ابزار را برای تهاجم به فرهنگ ادیان برگزیده است که «مدل اقتصادی» یکی از شاخه‌های آن است. البته «مدل» نیز در بالاترین سطح، همان «روش علوم» است؛ لذا به گزاف نیست اگر بگوییم تهاجم اصلی به اسلام از ناحیه علوم پایه صورت می‌گیرد که رکن اصلی روش علوم و مدل‌سازی در دنیای امروز است. استاد حسینی الهاشمی می‌گفت: «آن شش ماهی پس از تصویب قانون اساسی و پیش از اعلام انقلاب فرهنگی که شدیداً در رابطه با اصل موضوع ضرورت ابزارهای تئوریک برای پیاده کردن اسلام در جامعه فکر می‌کردیم، به اینجا رسیدیم که اصلاً تعریف علم نسبت به تعریف سابق آن تغییر کرده است؛ یعنی علم دارای مبنا، منتجه، نظام و سیستم است و تحقیق علمی به صورت فردی انجام نمی‌گیرد. آن موقع خیلی وحشت زده شده بودیم؛ زیرا به هیچ احدی نمی‌شد این حرف را بزنیم تا اینکه امام بحث انقلاب فرهنگی را در اردیبهشت ماه مطرح کردند …؛ ولی متأسفانه نهادها و شخصیت‌های مسئول در آن زمان پس از اعلام انقلاب فرهنگی و تأکید حضرت امام (ره) بر اخذ علوم انسانی دانشگاه‌ها از حوزه علمیه به ضرورت معادله تجربی جدید درباره علوم انسانی واقف نبودند و به ترمیم، از نوع پیرایش و زدودن شاخ و برگ زائد می‌اندیشیدند و هرجا را که مخالف با اسلام بود، می‌زدودند؛ یعنی به عدم مخالفت قطعیه (مخالفت صریح) باور داشتند، نه لزوم احراز موافقت قطعیه (تولید علم ازمبانی تا روش‌ها و روبناها براساس منطق و اندیشه اسلامی)». استاد حسینی الهاشمی در جای دیگر می‌گوید: «تا زمانی که «انقلاب فرهنگی» در جمیع شئون محقق نشود، نمی‌توان از پذیرش پیام «انقلاب سیاسی» خود در سطح جهان، توسط مردم کشورهای دیگر مطمئن بود؛ چون ادعای انقلاب ما همواره ارائه تمدنی نوین که شالوده‌های آن رنگ دیانت دارد بوده و هست و اگر قرار باشد همواره از ابزار فرهنگی خصم، به صورت مطلق یا مشروط بهره جوییم آیا اولاً می‌توان چنین تمدنی را بنا نهاد و ثانیاً بر فرض بناگذاری، آیا می‌توان ادعا کرد که چنین تمدنی از آنِ ماست؟ درحالی که «روش» و «معادله» دیگران را به عاریت گرفته‌ایم!».

با اعلام انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ و تعطیلی دانشگاه‌ها تکاپویی جدی در فضای حوزه‌های علمیه و اساتید و دانشجویان انقلابی دانشگاه‌ها آغاز و دیدگاه‌های مختلفی در زمینه نحوه پیگیری این مسئله مطرح شد. این موضوع همچنین مبدأ شکل‌گیری جریان‌های فکری فرهنگی مختلف و نیز تأسیس نهادهایی چون ستاد انقلاب فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مراکزی آموزشی و پژوهشی همچون دانشگاه امام صادق (ع)، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و… شد.

در چنین فضایی بود که مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی با توجه به دغدغه‌های قدیمی‌ای که از دوران مبارزات دوران ستمشاهی نسبت به خطر انحراف و وابستگی علمی و فرهنگی انقلاب، به جریان‌های مختلف غیراسلامی داشت و سپس با حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی «خلأ تئوریک نظام» را در «اداره جامعه براساس اسلام» دریافته بود، مسیری ویژه و بلندمدت را برای پیگیری مسئله انقلاب فرهنگی آغاز نمود.وی به کمک جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تابستان ۱۳۵۹ سمینارها و مجامع علمی را برپا کرد که در نهایت به تأسیس رسمی «دفتر مجامع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی» با پیام مرحوم علامه طباطبایی (ره) و حضور حضرت آیت الله گلپایگانی منتهی شد که اکنون پس از قریب به سه دهه تلاش مستمر و با وجود فقدان بیانگذار فقید آن به مرور ثمرات آن در حال شکوفایی است. کد خبر 6083769

دیگر خبرها

  • نامه رئیس دانشگاه فردوسی مشهد به روسای دانشگاه‌های آمریکا‌
  • محکومیت شدید برخوردهای خشونت آمیز علیه اساتید و دانشجویان غربی
  • نامه رئیس دانشگاه فردوسی به روسای دانشگاه‌های آمریکا در حمایت از تجمعات ضداسرائیلی دانشجویان
  • برگزاری اردوی آموزشی تابستانه اندیشه جامع تمدن نوین اسلامی
  • تأکید وزیر علوم بر حمایت دانشگاهیان از خیزش علیه جنایات رژیم صهیونیستی
  • برنامه بهبود سلامت شهری در ایران/ تعامل مدیریت شهری با نظام سلامت
  • رییس دانشگاه فردوسی مشهد به روسای دانشگاههای آمریکا نامه اعتراضی نوشت
  • مخبردزفولی: استقرار اقتصاد دانش پایه شرط مهم تحقق مرجعیت علمی است
  • فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است
  • کشور‌های آمریکای جنوبی خواستار بازداشت سران رژیم صهیونیستی شدند